«تابآوری»
امور کیوریتوریال
نمایش
تابآوری
یادداشت کیوریتور
آنچه طی چهل و اندی سال گذشته از کشوری به وسعت ایران با تنوع بینظیر محیط زیستی، قومی و فرهنگی در بیرون از مرزهای آن، بهویژه در کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده بازتاب یافته، اغلب پنجرهای محدود و جزئی از کلیتی متنوع و گسترده بوده، که بسیار کیوریت شده، از طریق رسانههای جمعی و اجتماعی به گوش و چشم مخاطبان «خارجی» علاقهمند یا کنجکاو رسیده است. حوزهی هنرهای تجسمی هم در این روش مواجهه مستثنی نبوده و به دلیل حضور بسیار کمتر متخصصان، در بازتاب واقعیت آنچه به واقع در آن گذشته و میگذرد ضعیفتر و محدودتر هم عمل شده است.
همانطور که تولید اخبار مربوط به این سرزمین اغلب از دو طریق و توسط دو طیف از خبرنگاران، مفسران و نویسندگان صورت گرفته است –از یک سو خبرنگاران و روایتگرانی که در حوزهی کاریشان با استناد بر دانش عمومی، تسلط به ابزارهای اجرایی رسانهشان و قدرت قصهگوییشان قادرند روایتی از «هر چه و هر جا» را آن طور که قرار است ارائه دهند، و از سوی دیگر متخصصانی پژوهشگر و مشاهدهگر که اعتقاد به لمس و تجربهی دیداری و عملی از واقعیت در جریان دارند– جامعهی هدف هم معمولن به دو دستهی متفاوت تقسیم شده است. دستهی نخست، گروهی عامتراند که علاقهشان بیشتر به اخبار پرهیاهو، کمتر تحلیلی و «اگزوتیک» است و دستهی دوم گروهی که کنجکاوی بیشتری دارند و نگاه مشاهدهگر و تحلیلی راوی برایشان مهمتر است و چندان اعتمادی به پروپاگاندای همهگیر ندارند. دستهی اول بهطور طبیعی مخاطب هنر اگزوتیکی هستند که در بسیاری از موارد محصول خلاقیت برخی از ایرانیتباران مقیم خارج از این سرزمین با نگاهی با فاصله و از دور به ریشههایشان است و صدالبته موجسواران مقیم داخل، و گروه دوم اگر در برهههایی از تاریخ که سفر به این کشور میسرتر بود ترجیح به یافتن تجربهای دست اول داشتهاند (مانند بسیاری از کیوریتورها، گالریداران صاحب نام، هنرمندان و متخصصان حوزهی هنرهای تجسمی که بهویژه بین سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۹ به ایران سفر میکردند) که نگاهی بسیار واقعیتر، فراگیرتر و عمیقتر نسبت به آن دسته از آثار و جریانهای هنریای واقعی که محصول حیات سیاسی-اجتماعی و فرهنگی خالقانشان بود به دست میآوردند.
با انزوای بیشتر این سرزمینِ متنوعِ سرشار از تخیل، آنچه در حوزهی اندیشه و هنر به عنوان نمونههایی از محصول خلاقهی جاری خارج از مرزهای این خاک بازتاب پیدا میکرد از آنچه به واقع در جریان بود بیشتر و بیشتر فاصله میگرفت و محصولات (و نه حتی آثار هنری) اگزوتیک که اغلب چیزی جز پنجرهی کوچکِ عوامفریبانهای مبتنی بر پارادوکسهای سطحی اجتماعی در برابر چشمان کنجکاو جهانیان نمیگشود بسیار فراگیرتر عرضه، و توسط مخاطبان پذیرفته میشد. این روند با طغیانهای اجتماعی اخیر افزایش یافت و مورد توجه حتی طیف وسیعتری از افراد که پیش از این جریان لزومن دنبالکنندهی جریانات هنری هم نبودند قرار گرفت. ایران بار دیگر در سرخط اخبار جهان قرار گرفته بود و این بار به دلیل خاستگاه مدنی و زنمحور اتفاقاتی که در آن در جریان بود و در نتیجه بر بار اگزوتیسم آن صدها برابر میافزود، بیش از پیش مورد توجه رسانهها قرار گرفت که این توجه، دربرگیرندهی جماعت «هنردوست» نیز میشد. اینطور بود که بسیاری از فعالان حوزهی تجسمی خارج از کشور نیز به طرح و ارائهی آثار هنری مرتبط پرداختند، اما با فاصله با آنچه به واقع طی چهل و اندی سال گذشته میان نسلهای مختلف هنرمندان مقیم ایران رخ داده بود.
به پیشنهاد آوا ایوبی، مدیر مؤسس گالری جوان باوان به برگزاری نمایشی که با این رویکرد و این بار با طراحی و انتخابی از داخل این سرزمین و با نگاهی غیر اگزوتیک، پروژههای هنری مریم مجد (اِماِماِیپی)که یک پلتفرم خصوصیِ کیوریتوریالِ پژوهشمحور است در کنار این گالری قرار گرفت تا آنچه را که دغدغهای مشترک میپنداشت به اجرا بگذارد. پیش از آغاز این همکاری، زمان برگزاری همزمان با آرتفر دبی به تصویب رسیده بود فرصت کوتاهی برای ایدهپردازی، انتخاب هنرمندان و آثارشان، و انجام تمامی امور اجرایی وجود داشت. به این ترتیب، بار دیگر طبق اعتقاد راسخمان در همافزایی قدرت و توان اجرایی و پیشبرد بهینهی اهداف تعریف شده در هر پروژه که از طریق کار گروهی میسر میشود، همکاری میان تیمهای گالری باوان، اِماِماِیپی، پروژههای ۰۰۹۸۲۱ و استودیو طبل آغاز شد تا مطلوبترین نتیجه در زمانی بسیار محدود به دست آید.
مجموعهی به نمایش درآمده، در بستر محتوایی بیانیهی نمایش و از همان زاویه دیدِ طرح شده، آثار هنرمندانی بسیار شناخته شده را در کنار آثار هنرمندان جوانتر و برخی کمتر شناخته شده قرار میدهد تا تجربهی زیستهی دسته اول هر یک از خالقان این آثار را که در تنوع و گوناگونی این سرزمین وسیع معنا مییابند به نمایش بگذارد. آثار به نمایش درآمده در این مجموعه هم از نظر شکلی و هم محتوایی بازتابی ملموس از این تنوعاند که اغلب خالقانشان با اقامت و زیست در این خاک خلق کردهاند.
مریم مجد
مدیر مؤسس پروژههای هنری مریم مجد
تهران، بهمن ۱۴۰۱